سلام وبلاگ جانم
تو همیشه و در هر حال ، درکنار من بودی، هیچ وقت نشد که پیش تو بیایم و بگویی که حوصله ام را نداری، همیشه ی همیشه بودی، هیچ وقت مرا نرنجاندی و اجازه دادی آهسته درکنارت بگریم، حرف هایم را با صبوری گوش دادی و فقط سکوت کردی، با سکوتت به من اجازه دادی که فکر کنم ، به آنچه کردم و نکردم.
تو دوستان زیادی به من دادی، دوستانی که تا به حال از وجودشان خبر نداشتم، مرا از سرگذشت دیگران آگاه کردی، من انواع آدمها را شناختم هم در دنیای واقعی و هم در اینجا و تو باعث شدی زودتر آدمها را بشناسم.
چه روزها که. بماند!
حالا تو سه ساله شده ای، سه سال حرف های من را به جان خریدی، بی هیچ گلایه ای، میدانی که چقدر عاشق تو هستم، اگر نمی دانی هم بدان، چون خیلی عاشق تو هستم خیلی زیاد.!
ببخشید که سالهای گذشته تبریکت نگفتم،اما این دلیل نمی شود که دوستت نداشته ام بلکه فقط به اینترنت دسترسی نداشتم. شاید پس فردا نباشم که تولدت را همان روز به تو تبریک بگویم برای همین این پست در روز 27 مهر برای روز 29 مهر نوشته میشود. امروز هرچه میخواهی بخند، مطمئنم طنین خنده هایت در سراسر جهان خواهد پیچید. راستی آن روز دوشنبه است وای که عجب روزی است دوشنبه، قول بده برایم آرزوی موفقیت کنی:* میدانم که تولد توست و من باید برایت کاری کنم اما خوب چه کنم آخر؟
:)
دوستت دارم عزیزدلم، سه ساله شدنت مبارک:)
درباره این سایت