دوست دارم
که بروم
از همه جا
از این شهر تنگ
از این دنیا
از کنار این ادمها که کنارم نیستند
وقتی فکر میکنم
تمام این آدما دوستانم هستند
میفهمم که من چقدر بدبختم
که دوستانم نمفهمندم
که مهم نیست خوشی ام
غمم
دلتنگیم
نزدیکی یا دوری ام
تنهایی ام
مهم نیست که چه حالیم
براشون این مهمه که موقعی که ناراحتن
یا یه چیزیشونه
پیششون باشم
که اگه نباشم میشم بی وفا
مییشم سنگدل
میشم اون چیزی که نیستم
اما اینا
دیگه مهم نیست
من دیگر خسته ام
می خواهم بروم
این رفتن بوی آرامش می دهد
دوست دارم بروم
از این شهر
از این دنیای تنگ
از کنار آدمهایی که زمانی شاید دوستم داشتند
حتی از خودم
.
اما
اما ها تمامی ندارند
+ دارم میرم از این خونه
که رویاهاش پریشونه
از این خونه که زندونه
از این شهری که ویرونه
تو دیگه مال من نیستی
ولی من هنوز هم زنده ام
عجب جون سختی ام من که
هنوزم فکر آیندم.
(آهنگ ژن خوک محسن چاووشی)
درباره این سایت